ری اکشن جوجوتسو وقتی به سینه هات دست میزنن
ذهناتون خدایی،ایش،گزارشم کنن تقصیر اونیه که درخواست داده بودااا🐈
گوجو
زنش بودی و شب رو یه تخت میخوابیدین
تو سمت چپ تخت میخوابیدی و گوجو سمت راست
دیشب زیاد وول خورده بودین و الان گوجو سمت چپ تخت بود و تو سمت راست بودی
گوجو بیدار شد ولی هنوز چشماش بسته دستش رو طبق عادت به سمت راستش که باید عسلی میبود ولی تو بودی دراز کرد مثلا داشت دنبال گوشیش میگشت ولی درواقع داشت تورو دستمالی میکرد
بیدار شدی
ا.ت:چیکار میکنی(خوابالو)
گوجو:دنبال گوشیم میگردم(خوابالو)
ا.ت:تو سینه های من دنبال گوشیت میگردی؟
تا اینو گفتی چشماش رو باز کرد
بعد از درک شرایط یه پوزخند زد و روت خیمه زد(بزار بیدار بشی بعد🗿)
اشتباه نکن،چون سریع اون کارو کرد تو ترسیدی و زانوت رو خم کردی،از اون جایی که اون رو تو بود،دمو دستگاهش به فنا رفت،الان دارین دعا میکنین بعدن بتونین بچه دار شین
ایتادوری_سوکونا
ایتادوری حواسش نبود و به دلیلی که منم نمیدونم (احتمالا دستش خورده)داشت ...آره داشت به همون دست میزد
همون لحظه به دلیل کرمو بودن سوکونا میاد تو بدن ایتادوری
سوکونا که میبینه دستاش رو یچیز نرمه یه نگا میندازه
بعد از فهمیدن اینکه اون چیز چیه چند بار دیگه عم فشارش میده
سوکونا:واو تاحالا اینکارو نکرده بودم..چه نرمه*🗿*
بعد دوباره ایتادوری بدنش رو پس گرف
ا.ت که فک میکنه ایتادوری اون حرفارو زده و داره دنبالش میکنه👍✨🗿
مگومی
شما چهارمین دانش آموز گوجو بودی و رو مگومی کراش بودی و نوبارا اینو میدونست
مگومی هم رو تو کراش بودی و یه بار از دهنش در رف به ایتادوری گفت(سوکونا شکست عشقی خورد💔)
پس این دوتا مغز فندقی تصمیم گرفتن شما رو بهم برسونن
کارهای مختلفی کردن
مثلا یه بار ازت خواستن بری بالای نردبون و یه کار کنی
مگومی هم پایین منتظر بود
یهو ایتادوری طبق نقشه چلاغ بازی دراورد خورد به نردبون شما داشتی میوفتادی
نقشه این بود که مگومی تورو بگیره چون صاف داشتی رو مگومی فرود میومدی
ولی مگومی رف کنار و کاملا ایگنورت کرد شما هم دنبالیچت بگا_ رف
الانم میخواستن یه کاری کنن دوباره تو بغل مگومی بیوفتی
تو مگومی کنار هم وایساده بودی که صداش نوبارا رو شنیدی که داشت به طرفت میومد و اسمت رو داد میزد(میدوید)
خورد بهت توعم چندتا چرخ خوردی تا تعادلت رو حفظ کنی که نتونستی و افتادی رو مگومی
(دیدین تانگو که میرقصن یه تیکش هس مرده زنه رو میخوابونه رو دستش در صورت امکان کیس هم میرن؟الان همون اتفاق افتاده فقط ا.ت برعکسه یعنی دست مگومی بجای اینکه روی کمر ا.ت باشه رو سینه هاشه)
تا دو روز تو صورت هم نگا نمیکردین ایتادوری نوبارا هم نمیدونستن نقششون شکست خورده یا موفق بودن
اینجوری بنویسم؟دوست دارین؟
گوجو
زنش بودی و شب رو یه تخت میخوابیدین
تو سمت چپ تخت میخوابیدی و گوجو سمت راست
دیشب زیاد وول خورده بودین و الان گوجو سمت چپ تخت بود و تو سمت راست بودی
گوجو بیدار شد ولی هنوز چشماش بسته دستش رو طبق عادت به سمت راستش که باید عسلی میبود ولی تو بودی دراز کرد مثلا داشت دنبال گوشیش میگشت ولی درواقع داشت تورو دستمالی میکرد
بیدار شدی
ا.ت:چیکار میکنی(خوابالو)
گوجو:دنبال گوشیم میگردم(خوابالو)
ا.ت:تو سینه های من دنبال گوشیت میگردی؟
تا اینو گفتی چشماش رو باز کرد
بعد از درک شرایط یه پوزخند زد و روت خیمه زد(بزار بیدار بشی بعد🗿)
اشتباه نکن،چون سریع اون کارو کرد تو ترسیدی و زانوت رو خم کردی،از اون جایی که اون رو تو بود،دمو دستگاهش به فنا رفت،الان دارین دعا میکنین بعدن بتونین بچه دار شین
ایتادوری_سوکونا
ایتادوری حواسش نبود و به دلیلی که منم نمیدونم (احتمالا دستش خورده)داشت ...آره داشت به همون دست میزد
همون لحظه به دلیل کرمو بودن سوکونا میاد تو بدن ایتادوری
سوکونا که میبینه دستاش رو یچیز نرمه یه نگا میندازه
بعد از فهمیدن اینکه اون چیز چیه چند بار دیگه عم فشارش میده
سوکونا:واو تاحالا اینکارو نکرده بودم..چه نرمه*🗿*
بعد دوباره ایتادوری بدنش رو پس گرف
ا.ت که فک میکنه ایتادوری اون حرفارو زده و داره دنبالش میکنه👍✨🗿
مگومی
شما چهارمین دانش آموز گوجو بودی و رو مگومی کراش بودی و نوبارا اینو میدونست
مگومی هم رو تو کراش بودی و یه بار از دهنش در رف به ایتادوری گفت(سوکونا شکست عشقی خورد💔)
پس این دوتا مغز فندقی تصمیم گرفتن شما رو بهم برسونن
کارهای مختلفی کردن
مثلا یه بار ازت خواستن بری بالای نردبون و یه کار کنی
مگومی هم پایین منتظر بود
یهو ایتادوری طبق نقشه چلاغ بازی دراورد خورد به نردبون شما داشتی میوفتادی
نقشه این بود که مگومی تورو بگیره چون صاف داشتی رو مگومی فرود میومدی
ولی مگومی رف کنار و کاملا ایگنورت کرد شما هم دنبالیچت بگا_ رف
الانم میخواستن یه کاری کنن دوباره تو بغل مگومی بیوفتی
تو مگومی کنار هم وایساده بودی که صداش نوبارا رو شنیدی که داشت به طرفت میومد و اسمت رو داد میزد(میدوید)
خورد بهت توعم چندتا چرخ خوردی تا تعادلت رو حفظ کنی که نتونستی و افتادی رو مگومی
(دیدین تانگو که میرقصن یه تیکش هس مرده زنه رو میخوابونه رو دستش در صورت امکان کیس هم میرن؟الان همون اتفاق افتاده فقط ا.ت برعکسه یعنی دست مگومی بجای اینکه روی کمر ا.ت باشه رو سینه هاشه)
تا دو روز تو صورت هم نگا نمیکردین ایتادوری نوبارا هم نمیدونستن نقششون شکست خورده یا موفق بودن
اینجوری بنویسم؟دوست دارین؟
- ۳.۲k
- ۰۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط